نظریه تقلید اعلم بین اعلمیت فرد یا اعلمیت طبقه
حیدر حب الله
ترجمه: سعید نورا
سؤال[1]: نمی دانم چه چیزی مرا وادار به تمسک به عالمی غیر از معصوم یا شخصی که معصوم به نام او را معین کرده باشد، می کند. بنابراین عقیده فعلی من - و به درستی آن یقین ندارم - این است که مسائل فقهی خود را از هر مجتهدی که توانایی علمی آنها شناخته شده است، مخصوصاً کسانی که به اعلمیت آن ها شهادت داده شده است می گیرم. نقد شما به این اعتقاد چیست؟
پاسخ: طبق یک برداشت، ابتداي سخن شما با انتهای آن تناقض دارد و طبق برداشت دیگری این چنین نیست. شما در ابتدای سخن پذیرش از غیر معصوم را رد می کنید سپس در آخر گفتيد از هر مجتهدی می پذیرید با آن که پذیرش کلام مجتهد مصداق پذیرش سخن غیر معصوم است مگر این که مقصود شما در ابتدای سخن پذیرش از یک شخص معین باشد و به نظرم مقصود شما از این کلام نقد نظریه تقلید اعلم باشد نه نقد اصل نظریه تقلید هرچند که ابتدای سخن شما خلاف آن را نشان دهد.
بر این اساس و از آنجایی که من از جمله افرادی هستم که به نظریه وجوب تقلید از اعلم به معنای رایج آن اعتقادی ندارم، در آنچه در بالا ارائه کردید مشکلی نمی بینم، اما این دیدگاه من است. که برای هیچکس الزام آور نیست و اساسا فتوا نیست.
در واقع برخی از نظریه هایی که طرفدار لزوم تقلید از اعلم هستند می توانند در اینجا به شما کمک کنند و به پیشنهاد شما بسیار نزدیک هستند، نظریه امثال سید کاظم حایری و استاد بزرگوارمان سید محمود هاشمی حفظهما الله و همچنین آنچه از استاد مرحوممان شیخ محمدتقی فقیه رحمه الله نیز شنیده ام این است که مراد از اعلم این است که بین او و دیگران فاصله علمی زیادی وجود دارد. اگر سه نفر را به عنوان مثال در نظر بگیریم: زید، عمرو و بکر، و فرض کنیم که فاصله علمی زید و عمرو از یک طرف و بکر از طرف دیگر زیاد باشد، به طوری که زید و عمرو به وضوح توانایی بیشتری نسبت به بکر در اجتهاد داشته باشد. در اینجا تقلید از بکر جایز نیست، ولی چون تفاوت بین خود زید و عمرو اندک است، یکی از آن دو اعلم از دیگری شمرده نمی شود، اگر چه در واقعیت چنین باشد، بلکه در یک رتبه قرار می گیرند و این همان چیزی است که می توان آن را نظریه اعلم/طبقه در مقابل نظریه اعلم/فرد نامید .
به این ترتیب به برجستهترین و قوی تری فقهای عصر مینگریم و بدون نیاز به جستوجو و تفتیش از تعین فردی خاص، از یکی از آنها تقلید میکنیم، این یک نظریه واسط بین نظریه اعلمیت فرد که مشهور فقهای متأخر از جمله سید خویی و دیگران می گویند و این نظریه که اصلاً تقلید از اعلم لازم نیست که امثال سید محمد حسین فضل الله و شیخ ابراهیم الجنتی به آن معتقدند قرار می گیرد.
______________________
[1] حیدر حب الله، إضاءات فی الفکر والدین والاجتماع ۳: سوال 483.